تأثیر تأسیس نیروی واکنش سریع اروپا بر ناتو چیست؟-راهبرد معاصر
راهبرد معاصر بررسی می‌کند؛

تأثیر تأسیس نیروی واکنش سریع اروپا بر ناتو چیست؟

تاسیس چنین نیرویی در قلب اروپا، فارغ از دستاوردهای احتمالی، پیامدهایی را نیز بر سازمان ناتو خواهد داشت. تشکیل نیروی مجزای نظامی از سوی اروپایی‌ها، بی‌گمان بر دامنه‌ی شکاف‌ها میان بروکسل و واشنگتن و همچنین تضعیف روزافزون ناتو خواهد افزود، فرآیندی که احتمال فروپاشی این سازمان نظامی را نظیر پیمان ورشو، در آینده‌ای نزدیک بیش‌ از پیش محتمل خواهد ساخت.
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۳ - ۲۴ شهريور ۱۴۰۰ - 2021 September 15
کد خبر: ۱۰۱۹۸۱

نیروی واکنش سریع اروپا و تضعیف ناتو

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ سازمان پیمان آتلانتیک شمالی موسوم به ناتو در ۴ آوریل ۱۹۴۹ و با آغاز جنگ سرد میان بلوک شرق و غرب و جهت حفاظت امنیتی از نفوذ کمونیسم و بلندپروازی‌های احتمالی شوروی در اروپای مرکزی تاسیس شد. با فروپاشی شوروی و پیمان ورشو در ابتدای دهه‌ی نود میلادی و کاهش تمایل ورود نظامی آمریکا به منازعات حاکم بر اروپا، رفته رفته، ایده تاسیس نیرویی نظامی مستقل از سوی اروپایی‌ها مطرح شد. جنگ‌های خونین حاکم بر بالکان و پروسه منتهی به استقلال کوزوو توام با بی‌عملی ایالات متحده، منجر به تلاش‌ها برای ایجاد نیروی نظامی ۵۰ هزار نفره اروپایی شد، امری که بدلیل تعارضات حاکم میان دول اروپایی نافرجام ماند.


اکنون و با خروج سراسیمه نیروهای آمریکایی از افغانستان و پیشروی برق‌آسای طالبان در این کشور، ضرورت تاسیس نیرویی مجزا از ناتو نزد رهبران اروپایی بیش از هرزمان محسوس شده است. جوزف بورل و کلادیو گراتسیانو، مسئولین سیاست خارجی و دفاعی اتحادیه اروپا بلافاصله با خروج کامل آمریکا از افغانستان و تضییع احتمالی منافع دول اروپایی‌ از ضرورت ایجاد نیروی واکنش سریع اروپایی متشکل از حداقل ۵ هزار کماندو برای مداخله نظامی در مناطق خارج از اتحادیه و حمایت از هم‌پیمانان سخن به میان آورده‌اند. به باور بورل، تاسیس نیروی ذکر شده، در راستای آمادگی فزانیده اروپا جهت مقابله احتمالی با بحران‌های آتی نظیر آنچه در افغانستان صورت گرفته، است. در رابطه با چرایی پافشاری اروپایی‌ها بر این مسئله و پیامدهای آن نکات ذیل قابل ذکرند.


از زمان قدرت‌گیری ترامپ در آمریکا و پافشاری وی بر اروپایی‌ها مبنی بر تامین بیش از پیش هزینه‌های مالی ناتو و در پیش گرفتن مشی ملی‌گرایانه از سوی واشنگتن همزمان با بی‌اعتنایی به خواست اروپایی‌ها پیرامون تحولات حاکم بر خاورمیانه، شمال آفریقا و شرق اروپا، ایده استقلال بیش از پیش نظامی اروپا از ایالات‌متحده، با جدیت بیشتری از سوی رهبران بروکسل دنبال شده است. اظهارات صریح امانوئل مکرون مبنی بر دچار شدن ناتو به مرگ مغزی و انتقادات صریح او از آمریکایی‌ها را می‌توان آغازگر این مسیر قلمداد کرد. خروج فوری و بدون اطلاع آمریکا از سوریه، بی اعتنایی به تحولات نظامی حاکم بر لیبی و عدم مداخله آشکار آمریکا در قبال پیشروی‌های نظامی روسیه در قفقاز شمالی و شرق اروپا، به نگرانی فزاینده اروپا در این باره منتهی شده است.


نزدیکی جغرافیایی اروپای غربی به روسیه و نگرانی از بلندپروازی‌های مسکو در شرق اوکراین و بالکان و عدم اهمیت بالای این مسئله نزد ایالات‌متحده، توام با فشار واشنگتن بر آلمان جهت عدم عقد قرارداد کلیدی نورد استریم 2 با روسیه علی‌رغم نیاز مبرم اروپا به انرژی روسیه، موجب تعارض منافع بروکسل با واشنگتن در نحوه‌ی تقابل و تعامل با روسیه شده است، مسئله یاد شده، تا بدان جا پیش رفته که دولت آلمان نیز در کنار فرانسه به حامی ایجاد نیروی واکنش سریع اروپا پیوسته است. وزیردفاع آلمان در نشست اخیر وزرای دفاع اتحادیه با اشاره آشفتگی‌های ناشی از خروج آمریکا اظهار داشت: «مهم‌ترین درس این وقایع ایجاد یک ائتلاف درون اروپایی برای واکنش سریع در مقابل بحران‌های نظامی است.»


بحران‌های حاکم بر خاورمیانه و شمال آفریقا در خلال یک دهه اخیر به گسیل میلیون‌ها مهاجر به اروپا منتهی شده است. نزدیکی مرزهای اروپا به مناطق مورد مناقشه، موجب پیامدهای سهمگین امنیتی و فرهنگی ناشی از ورود مهاجرین و شماری از تروریست‌ها به قاره‌ی سبز برای دولت‌های اروپایی شده است، امری که با بی‌تفاوتی ایالات‌متحده روبرو شده است. اکنون و با استیلای طالبان بر افغانستان و آغاز سیل جدیدی از مهاجرین افغان به اروپا، زمینه‌ی مناسبی برای ایجاد نیروی واکنش سریع در این اتحادیه فراهم شده است. بر مبنای این ایده، ارتش‌های اروپایی با تاسیس این نیرو و حمایت‌ ناوگان‌های دریایی و جنگنده‌های خویش به مداخله نظامی در مناطق حساس پرداخته و مانع از قدرت‌گیری پیکارجویان در افغانستان و شمال آفریقا خواهند شد.


چالش مهم دیگری که منتهی به تصمیم یاد شده گردیده، به اختلافات نظامی حاکم بر اعضای ناتو باز می‌گردد. تعارض بنیادین یونان با ترکیه توامان با جنگ‌افروزی‌های آنکارا در لیبی، سوریه و قفقاز جنوبی، موجب ناتوانی ناتو در حل اختلافات میان دو عضو سازمان گردیده؛ امری که با تاسیس احتمالی نیروی واکنش سریع، فرصت مناسبی را برای مهار بلندپروازی‌های اردوغان در اروپای شرقی و شمال آفریقا از آن بروکسل خواهد کرد.


تاسیس چنین نیرویی در قلب اروپا، فارغ از دستاوردهای احتمالی، پیامدهایی را نیز بر سازمان ناتو خواهد داشت. تشکیل نیروی مجزای نظامی از سوی اروپایی‌ها، بی‌گمان بر دامنه‌ی شکاف‌ها میان بروکسل و ایالات‌متحده و همچنین تضعیف روزافزون ناتو خواهد افزود، فرآیندی که احتمال فروپاشی این سازمان نظامی را نظیر پیمان ورشو، در آینده‌ای نزدیک بیش‌ از پیش محتمل خواهد ساخت.

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر